( أتلُ ما أوحی إلَیکَ مِنَ الکِتابِ وَ أقِمِ الصَلوةَ إِنَّ الصَلوةَ تَنهَی عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنکَرِ وَ لَذِکرُ اللهِ أکبَرُ و اللهُ یعلَمُ ماتَصنعُون )(سوره عنکبوت، آیه45)
در این آیه، سه موضوع بیان شده است.
1. تلاوت کتاب الهی که بر پیامبر وحی شده است.
2. بازدارندگی نماز از فحشاء و منکر.
3. بزرگ تر بودن ذکر الهی.
محل تعبیه ی عبارت (وَ لَذِکرُ اللهِ أکبَر) و تأکید بر بزرگ تر بودن این ذکر می تواند به این نکته اشاره کند که «ذکر»، قدر جامع قرآن و نماز است.
در تأکید این سخن باید افزود که آیه ی 113 سوره ی «طه» هدف از نزول قرآن عربی را تجدید مستمر «یاد خدا» می شمارد. این کتاب عظیم به لسان عربی مبین نازل شده تا در قلوب اهل ایمان، تقوا بیافریند و برای ایشان یاد خدا را ایجاد یا تجدید کند:
(وَ کَذلِکَ أنزَلناهُ قُرآناً عَرَبِیّاً وَ صَرفنا فِیِه مِنَ الوَعِیدِ لَعَلَّهَم یتَّقُونَ أو یحدِثُ لَهُم ذِکراً) (سوره ی طه، آیه ی 113)، (آغاز این سوره چنین است: بِسِمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیمِ. طه. ما أنزلَنا عَلَیکَ القُرآنَ لِتشقَی. إلَّا تَذکِرَةً لِمَن یخشیَ (سوره ی طه،آیات3-1).
می ببینیم که آیا 14این سوره، برای نماز نیز چنین حکمی را قائل است و«ذکر و یاد مبدأ و مقصود هستی» همچنان قدر جامع قرائت قرآن و نماز است:
(وَ أقِمِ الصَّلوةَ لِذِکِری )؛ نماز را برای «ذکر» من اقامه کن.
گفتنی است: از میان نمازها، نمازهای شبانه اعم از نماز عشا و برتر از آن، نماز شب، در تثبیت قرآن کریم بر قلب اثری بیشتر می گذارند. شب ، لباس و مایه ی سکون و آرامش انسان است، به ویژه نوافل شب که پس از خواب بخش آغازین شب به جای آورده می شوند و به قرائت و نماز فجر منتهی می شوند و قرآن کریم، آن را «قرائتی مشهود» می شمارد؛ قرائتی که به خاطر فضیلتش فرشتگان الهی بیش از هر زمان دیگر، شاهد آز هستند. (المیزان فی تفسیر القرآن، ج13، ص175)
آری ! نمازهای شب تأثیری عمیق بر تثبیت قرآن در دل می گذارند؛ زیرا شب، لباس و مایه ی سکون و آرامش انسان است. هنگام قرائت لیل و فجر، جسم از خستگی و قلب از اشتغالات روزانه دور است و می تواند حالت مزرعه ای مستعد را برای کاشت بذر آیات قرآن بیابند. ما با تصویری که امیرمؤمنان در خطبه ی متقین از آنها به هنگام قرائت قرآن در شب ارائه می کند، آشناییم که فرمود: «اما الیلَ فصافّونَ اقدامَهم تَالینَ لاجزاءِ القرآنِ یُرتَّلونها تَرتیلاً»؛ شبانگاهان، گام های خود را کنار هم می نهد، اجزای قرآن کریم را تلاوت می کنند و آن را پیوسته تکرار می کنند.
امیرمؤمنان که گوینده این سخن است، خود از رسول خدا (ص) نقل می کند:
«قراءة القرآنِ فی الصلاة أفضلُ مِن قراءِة القرآنِ فی غَیر الصَّلاة و قراءة القرآن فی غیرالصلاة أفضل مِن ذِکر الله تعالی».(کلینی، کافی، ج2، ص404)؛ «قرائت قرآن در نماز، برتر از قرائت قرآن در غیر نماز و قرائت قرآن در غیر نماز برتر از ذکر خدای تعالی است.
حضرت امیر در حدیث دیگری فرموده اند :
«مَن قَرأ القرآنَ و هُوَ قائم فی الصَّلاه کان له بِکُلِّ حرفِ مأئةُ حسنةِ ومَن قَرأ و هُوَ جالسُ فی الصَّلاة فَله بِکُلِّ حرفٍ خمسونَ حسنةَ و مَن قَرأ فی غَیر صَلاةٍ وَ هُوَ عَلی وضوءٍ فخمسَّ وعِشرونَ حسنةَ و مَن قرأ عَلی غَیرِ وضوءٍ فعشر حسناتٍ و ما کان من القیام بِا للّیل فَهُوَ أفضلُ لِأنّه أفرغ لِلقلب»؛ هرکس قرآن را ایستاده در نماز بخواند، به ازای هر حرف، صد حسنه و هر کس آن را نشسته در نماز بخواند، برای او به ازای هر حرف پنجاه حسنه و هر که آن را درغیر نماز، درحالی که وضو دارد، قرائت کند،به ازای هر حرف،بیست و پنج حسنه و هر که آن را در غیر حالت وضو قرائت کند، به ازای هر حرف ده حسنه برایش خواهد بود و البته قرائت قرآن در نماز شب، فضیلتی بیش تر خواهد داشت؛ زیرا در آن زمان، قلب از فراغتی افزون تر برخوردار است (ومعارف قرآن، جای خود را در آن آسان تر خواهند یافت)(فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج2، ص220)