۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است


💢امام خامنه‌ای: هرکس کشور و امنیت را دوست دارد، رأی بدهد/هرگز نمی‌گویم چه کسی را انتخاب کنید


♦️رهبرمعظم انقلاب، امروز:اصلی‌ترین مظهر حضور مردم، در انتخابات است. من هرگز نمی‌گویم فلان‌کس را انتخاب کنید و فلان‌کس را انتخاب نکنید اما می‌گویم سر صندوق حاضر بشوید و رأی بدهید. هرکس کشور و امنیت را دوست دارد باید سر صندوق حاضر بشود.

♦️مردم می‌دانند که نظام جمهوری اسلامی برای عزت و #امنیت و پیشرفت آن‌ها دارد تلاش می‌کند.

♦️نظام جمهوری اسلامی دست دشمن را از این کشور قطع کرده است؛ این کار کوچکی نیست؛ کار خیلی بزرگی است.

♦️مردم سَرسَری به مسئله‌ی انتخابات نگاه نکنند. رأی را از روی فکر و تأمل بدهند. وقتی ما فکر کردیم، بر اساس یک منطقی، یک انتخابی کردیم و رأیمان را بر اساس آن منطق انتخاب کردیم پیش خدای متعال [هم ان‌شاالله مأجوریم] اگر درست فکر نکرده عمل کنیم، هم پیش خدا و هم پیش خودمان بعداً مسئولیم. ولی اگر بر اساس فکر، انتخابی کنیم ولو اشتباه باشد، هم خدا راضی است و هم وجدان خودتان راحت است.۹۶/۲/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۲:۳۷
احمد جانقربانی


نماز در اندیشة مولانا
نماز در اندیشة مولانا


 

نویسنده:غلامرضا شمسی*




 
نماز یکی از مهمترین عبادت‌های مسلمانان است که بر پا داشتن آن در عرفان اسلامی و سیروسلوک اهمیتی والا دارد. از همان آیات آغازین قرآن کریم، در سورة بقره، به اقامة نماز، و این که از نشانه‌های متقین است، اشارت رفته است «الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوة»(3/2) و پس از آن نیز در سراسر قرآن، به برپایی آن تأکید شده است. در اهمیت نماز، الفاظ گهربار فراوان نیز از رسول خدا و سیره ایشان وجود دارد که صوفیه در کتب خویش، با استناد به همین آیات و احادیث در آداب نماز و ارزش آن در سلوک، سخنان بسیار نگاشته اند.از آن جمله می‌خوانیم:‏
‏رسول (ص) گفت:«مثل این پنج نماز همچون جوی آب روشن است که بر در سرای کسی می‌رود و هر روز پنج بار خویشتن را بدان آب بشوید: ممکن است که بر وی هیچ شوخی بماند؟» گفتند:نه، یا رسول الله. گفت: «این پنج نماز گناه را آنچنان ببرد که آب شوخ را.»(غزالی،159:1375) ‏
‏نقل ماجراهای اغراق‌آمیز از استغراق بزرگان تصوف در عالم نماز و کشف و شهود، از دیگر موضوعاتی است که در کتب صوفیه به جهت تشویق سالکان وجود دارد.‏
‏«یکی گفت: من از پس ذوالنون نماز می‌کردم. چون ابتدای تکبیر کرد و گفت:الله اکبر بیفتاد ؛ چون جسدی که اندر او حس نباشد.‏
‏و جنید- رضی الله عنه - چون پیر شد، هیچ ورد از اوراد جوانی ضایع نکرد. وی راگفتند: ایها الشیخ، ضعیف گشتی، بعضی از نوافل دست بدار.» گفت:« این چیزهایی است که اندر بدایت، هرچه یافته ام بدین یافته ام بعد از قضای خدای، محال باشد که دست ازین بدارم اندر نهایت.»(هجویری،1387 :444-443)‏
‏ «نقل است که[رابعه عدویه] شبی در صومعه نماز می‌کرد. در خواب شد. از غایت شوق و استغراق، نیی در چشم او شد، چنان که او را خبر نبود از غایت خشوع»(عطار،77:1382) ‏
‏بدین گونه در سایر کتب عرفانی نیز دربارة اهمیت نماز فصولی پرداخته شده است تا سالکان در ادای آن غفلت نورزند، و در برپایی آن استمرار به خرج دهند. جلال الدین محمد بلخی نیز از گروه این صوفیان برکنار نیست.او در کتاب مثنوی معنوی که دستورنامة سلوک است، به ذکر ابعاد گوناگون نماز که یکی از اعمال شرعی است، اهتمام ورزیده است. در نظر او، حقیقت که والاترین مرتبة ادراک و سرمنزل سلوک است، چیزی جز بطن و مغز اعمال شرعی نیست. اعمال شرعی چون علم کیمیاست که به کاربستن آنها مس وجود انسان را به زر که رسیدن به حقیقت است تبدیل می‌کند. (زمانی،1385،ج5: 14)‏
‏بررسی اندیشه‌های عارفانه مولانا دربارة «نماز» از یک سو نشان دهندة میزان توجه او به این عبادت الهی است و از سوی دیگر می‌توان با یاری از ذهن پویای مولانا به زوایای پنهانی از نماز دست یافت که حاصل تجارب عرفانی و مشهودات اوست.‏
‏نماز خواندن در اندیشة مولانا تا بدان اندازه اهمیت دارد که «بی‌نمازی» در مثنوی معنوی، کنایتی از آلودگی است:‏

نماز در اندیشة مولانا

در قفس افتند زاغ و جغد و باز
جفت شد در حبس پاک و بی نماز(2380/6)‏
صیقلی را بسته‌ای، ای بی نماز
وان هوا را کرده‌ای دو دست باز(2476/4)‏
دور این خصلت ز فرهنگ ایاز
که پدید آید نمازش بی نماز(1974/5)‏
در حکایتی از دفتر سوم، دلیل کشته شدن مصریان هوادار عزالدین به دست مغولان، شومی بی نمازی آنان است:‏
تا بدین حیله همه جمع آمدند
گردن ایشان بدین حیله زدند
شومی آن که سوی بانگ نماز
داعی الله را نبردندی نیاز(862-861/3)‏
‏ سبک شمردن نماز و سرگرمی به امور دنیوی موجب بی‌حاصلی است؛ چنان که نمازگزاران، پیامبر را وانهادند و به شنیدن صدای کاروان تاجران به سوی آنان شتافتند:‏
ماند پیغمبر به خلوت در نماز
با دو سه درویش ثابت پرنیاز
گفت: طبل و لهو و بازرگانیی
چونتان ببرید از ربانیی؟
بهر گندم تخم باطل کاشتید
وان رسول حق را بگذاشتید(427-424/3)‏
‏مولانا دلیل سستی در انجام نماز را آلودگی روحی و شکم خوارگی می‌داند؛ حتی اگر عارفی چون بایزید بسطامی باشد:‏
بایزید از بهر این کرد احتراز
دید در خود کاهلی اندر نماز
از سبب اندیشه کرد آن ذولباب
دید علت، خوردن بسیار آب(1700-1699/3)‏
پس طبیعی است که اسیر خشم وشهوت، اهل نماز نباشد:‏
باد خشم و باد شهوت، باد آز
برد آن را که نبود اهل نماز(3803/1)‏
سؤالی که ممکن است در ذهن هرکس پیش‌آید، آن است که نماز گزاران بندة خشم و شهوت نیز کم نیستند. اما باید دانست که مولانا در مثنوی، بارها از نتیجة اعمال به عنوان شرط درستی آنها سخن گفته است. مثل حکایت شاهی که دو غلام خرید و با یکایک آنان به تنهایی سخنانی گفت. در سخن با آن که نیکومخبر و خوش باطن بود؛ گفت: این نماز و روزه‌های ما عَرَض‌اند و در قیامت باقی نمی‌مانند تا خدا براساس آنها دربارة ما حکم کند، پس ادای آنان چه ارزشی دارد؟ آن غلام پاسخ می‌دهد که: هر عملی در عالم غیب، همگون خود را پدید می‌آورد و همان‌ها پاداش یا سزای عمل ماست:‏
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۱۶
احمد جانقربانی