۳ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است


نماز











من فارس زبانم چرا باید نماز را عربی بخوانم وقتی معنایش را نمی فهمم ؟ این نماز چه فایده ای دارد ؟ کجای قرآن آمده که باید نماز را عربی خواند و چگونه خواند؟


در زمان ما کمتر کسی است که با اینترنت و فضای مجازی آشنا نباشد، در اینرنت هم چون دنیای واقعی هم می توان به دنبال شناخت و معرفت بود و چشم دل را روشن کرد هم میتوان خدا را و خود را و همه ارزش ها و باورها را برای ابد گم کرد.

بسیاری از اعتقادات ما مسلمانان به شدت آماج تیرهای شبهات است که اگر به سپر علم آگاهی مجهز نباشیم دیر نباشد که همه باورمان را از دست بدهیم... یکی از مواردی که به شدت مورد هجمه قرار می گیرد "نماز خواندن" ما است، که به همه چیز آن اعم از فلسفه اش احکام و آدابش و... ایراد می گیرند.

برای نمونه سۆالاتی که برای کاربر محترم تبیان مطرح شده است را می آوریم که روزانه بارها و بارها در فضای مجازی این قبیل پرسش ها مطرح می شود و در حد خود می کوشیم که پاسخگو باشیم.

 

پرسش

بنده فارس زبانم که با ادبیات عرب آشنایی ندارم توانایی درک معانی اصلی یک کلمه برایم غیر ممکن است و در توان تمام مردم هم نیست که بخش زیادی از عمر خود را صرف یاد گیری زبان عربی در حد کمال کنند لذا از درک معانی آن عاجزند و عملا این نماز تاثیری در نحوه دیدگاهشان نسبت به خدا نخواهد داشت مگر نه اینست که نماز برای بیاد خدا بودن و خدا را ناظر بر احوال خویش دیدن است پس من فارس زبان چگونه کلماتی ادا کنم که عمق معنایش را ادا کنم که عمق معنایش را نمیفهمم و صرفا برایم تکراری شده.

دوم: خداوند خود گفته از چیزی که نسبت به آن علم نداری پیروی نکن در ضمن کجای قران گفته نماز را باید به عربی خواند؟

سوم: عامل وحدت بخش میان مسلمانان زبان انها نیست بلکه افکار انهاست، عقاید و نحوه تفکر انها درباره دین و دینداری و خداست، چگونه 200 نماینده از کشورهای مختلف در سازمان ملل گرد هم جمع میشوند و درباره عناوین مختلفی عناوین مختلفی به اشتراک میرسند و بیانیه صادر میکنند با انکه زبان همدیگر را نمیدانند.... چون تفکرشان به یک سمت است، چون اعتقاد دارند برای رسیدن به اسایش و صلح باید اهداف مشترک داشته باشند و اما کشورهای اسلامی چطورند ....؟؟؟؟

 

هر کسی به دنبال منافع خودش است... هر کسی دنبال یارگیری در عرصه سیاسی است.... چرا؟؟ 

کسی که مدعی است «اقامه‌ی نماز و قرائت آن به فارسی یا هر زبان دیگری جایز است!»، یا صاحب اجتهاد است که باید از قرآن، سنت، حدیث، عقل و ... دلیل بیاورد [نه این که دلیل برای ممنوعیت تغییر سنت مطالبه کند] که چنین دلیلی در دست نیست. و یا باید عمل به احتیاط نماید، یعنی طبق فتوای اغلب فقها و مراجع نماز بخواند که همگی (از شیعه و سنی) گفته‌اند: نماز باید به عربی صحیح خوانده شود

پاسخ:

کاربر محترم شما چند پرسش مطرح کرده اید به ترتیب پاسخ خواهیم گفت : اول اینکه نمی توانید عمرتان را صرف یادگیری زبان عربی کنید که در نهایت معنای کلمات نماز را بدانید، برای یاد گرفتن معنای نماز صرف عمر لازم نیست تنها چندبار معنای  آن را بخوانیم و دقت کنیم چون مرتبا نماز می خوانیم هرگز از ذهن ما پاک نخواهد شد.

صد البته که نباید از چیزی که علم نداریم پیروی کنیم بلکه باید دین را، احکامش را، و فلسفه اش را همه را یاد بگیریم تدبر و تعقل کنیم و بعد پیروی کنیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۶ ، ۲۱:۱۵
احمد جانقربانی

افزایش فشار خون یکی از شایع ترین دلایل مراجعه به پزشک در سرتاسر دنیاست. به علت عوارض خطرناک و متعددی که این بیماری برای بسیاری از اعضای بدن از جمله قلب، مغز، کلیه و چشم و .. دارد، سعی و اهتمام فراوانی در دانش پزشکی برای پیشگیری و کنترل این بیماری وجود دارد.

بخش احکام اسلامی تبیان
نماز

اندازه گیری فشار خون

در تمامی منابع معتبر علمی، برای پیشگیری از ابتلا به افزایش فشار خون و همچنین کنترل تعداد زیادی از بیماران که افزایش فشار خونی در حد خفیف یا متوسط دارند، رعایت برخی اصول و استفاده از درمان های غیر دارویی توصیه می شود. درمان های غیر دارویی ضمن آن که هزینه چندانی را بر بیمار تحمیل نمی کنند، در پایین آوردن فشار خون و ممانعت از بروز و پیشرفت آن مؤثرند.

چهار درمان اولیه و بسیار مهم غیر دارویی که در منابع جدید علمی برای کنترل فشار خون مورد توجه قرار می گیرند ، عبارتند از:

1- کاهش اضطراب و استرس

2-کاهش یا عدم مصرف الکل

3- کم کردن وزن

4- انجام ورزش های سبک به طور منظم در شبانه روز 

اما با توجه به نقش بسیار مهمی که نمازهای واجب یومیه، در ایمن کردن انسان در مقابل استرس ها و مشکلات گوناگون زندگی ایفا می کنند( از جمله تأثیر نماز بر اضطراب که در قسمت های بعدی مورد توجه قرار خواهد گرفت ) و نیز با توجه به الزامی که نماز به شخص نمازگزار مبنی بر عدم مصرف مشروبات الکلی می دهد، می توان این امر را قدم مؤثری در پیشگیری و کنترل فشار خون تلقی کرد.

از طرفی نماز با حرکات موزون و قیام و قعود و رکوع و سجود منظمی توأم است که قابل مقایسه با یک نرمش سبک روزانه مشابه آنچه که در درمان های غیر دارویی فشار خون توصیه می شود، می باشد. همچنین اگر به یاد آوریم که مسلمان نمازگزار، رو به قبله مکتبی نماز می خواند که خدای آن مکتب از پُرخوری و شکم پارگی بیزار است و مثلاً "عالمان فربه و چاق را دشمن می انگارد " متوجه خواهیم شد که هر چهار درمان غیر دارویی مذکور، برای کنترل و پیشگیری افزایش فشار خون، در ورای احکام نورانی نماز نهفته است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۶ ، ۲۱:۱۸
احمد جانقربانی


ریشه واژه نماز 
ریشه واژه نماز





واژه فارسی نماز از واژه پهلوی «نماک» گرفته شده است و آن هم به نوبه خود از ریشه باستانی «نم» به معنای خم شدن و کرنش است که اندک اندک بر مفهوم صلات یا عبادت ویژه مسلمانان منطبق شده است.(1)
بر اساس برخی اسناد تاریخی گروهی از ایرانیان تازه مسلمان در سال های حکومت اعراب بر ایران، به جای واژه «صلوه» از کلمه «نماک» استفاده می کرده اند و هنگام فراخواندن مردم به سوی نماز به جای «الصلوه» واژه «النماک» و به جای «حی علی الصلاه» عبارت «بشتابید به سوی نماک» را به کار می برده اند.(2)
با توجه به موارد کاربرد واژه نماز می توانیم برای آن سه معنای کلی در نظر بگیریم:
معنای اول: خدمت و خدمتکاری، اطاعت و فرمانبرداری، سر فرود آوری و تعظیم، سر به زمین نهادن، کرنش و تکریم، اظهار طاعت و بندگی.(3)
واژه های نماز بردن، در نماز آمدن، به نماز آمدن، در نماز آوردن، به معنای پرستش کردن، عاجزی نمودن، خم شدن، به علامت تعظیم و بندگی و به خاک افتادن به قصد تعظیم در برابر پادشاهی یا بزرگی دیگر به کار رفته است.
خاقانی می گوید:
چون چرخ در رکوع و چو مهتاب در سجود
بردم نماز آن که مرا زیر بار کرد
معنای دوم: کلمه ی نماز به معنای پرستش و ادای طاعت ایزد متعال و عرض نیاز به سوی خدای عالمیان است؛ به طریقی که در شریعت پیامبران وارد شده است که در این معنا معاد کلمه «صلوه» است.(4)
فردوسی با توجه به این معنا سروده است:
چنین گفت امروز شاه از نماز
همانا نیاید به کاری فراز
در شعر فرخی آمده است:
طاعت تو چون نماز است و هر آن کس کز نماز
سر بتابد بی شک او را کرد باید سنگسار
معنای سوم: چون شرط نماز طهارت است و کلمه نماز مفهوم طهارت و پاکیزگی را تداعی می کند، کلمه «نمازی» منسوب به نماز و به معنای دوستدار نماز است؛ هم چنین به معنای پاک و طاهر نیز به کار رفته است. در تعبیر دیگر، نمازی کردن به معنای پاک کردن، شستن، آب کشیدن و غسل دادن است و «نماز کن» به معنای شست و شو کننده به کار می رفته است.(5)
فرهنگ عمید نماز را چنین معنا کرده است: «پرستش، نیاز، سجود، بندگی و اطاعت، خم شدن برای اظهار بندگی و اطلاعت و یکی از فرایض دین، عبادت مخصوص و واجب مسلمانان که پنج بار در شبانه روز به جا می آورند.»(6)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۶ ، ۰۰:۱۴
احمد جانقربانی